آنیا دختر زیبای من

بابایی جون سلام چند روزی بود که من سرما خورده بودم و خیلی سعی کردم که شما هم از من نگیرید ولی نشد چون سرماخوردگیم ویروسی بود و 20 شهریور شما هم شروع کردید به ابریزش بینی و عطسه کردنهای مکرر این اولین سرماخوردگی بود در 20 شهریور 93 تو سن 5 ماهگی گرفتی فردای اون رو جمعه صبح ساعت 9 با مامانت دوتایی بردیم دکتر یه شریت سرماخوردگی با قطره بینی دادو عرض 3 روز خوب خوب شدی ولی این سه روز فقط نق میزدی اینم همون عکسی که از شما همون روزا گرفتم. دوستار همیشگی شما بابایی     ...

...

...

به نام خدا دخترم سلام  چند روزی بود نتونستم برات از خاطرهات بنویسم راستش سرم یه کم شلوغ بود داشتم رو رسالم کار می کردم و 18 شهریور رسالم و ارائه دادمو فارغ تحصیل شدم . 19 شهریور هم روزی بود که دکترت گفته بود وقتی 5 ماهش تموم شد بیارید براش برنامه غذایی بدم یه ماه زودتر شروع به غذا خوردافتادی، از همون روز شروع کردیم به دادن غذا مثل فرنی حریره بادوم و... لحظه خوب وعالی بود خیلی خوشحال بودی ماهم کمی راحت شدیم . روز به روزهم داری زیباتر میشی بابایی خیلی دوست داریم ،اینم عکسی که از همون لحظه اول که شروع کردی به غذا خوردن ازت گرفتم.   ...

...

...

...

...

  ...

...